نماد گمشده اثر دن براون-قسمت اول
«دن براون» در ایران با رمان «راز داوینچی» میشناسند و چندان بیراه نگفتهام، اگر بگویم شهرت جهانیاش را هم مدیون «راز داوینچی» است.
فکر کنم به خاطر جنجالها و سرو صدایی که این اثر در تمام دنیا به پا کرد، همهی کتابخوانها و حتا نه چندان اهلِ کتابهای ایرانی هم خوانده باشندش.
قصد ندارم از «راز داوینچی» بنویسم، دربارهش به قدر کافی گفته شده و نوشته شده و خوانده شده. و البته «فعلن» قصد ندارم چیزی از داستانِ «نماد گمشده» بنویسم. آنچه در ادامه میآید پیرامونِ محتوای کتاب و اشارههای تاریخی و هنری و علمیِ آن است.
آخرین اثر دن براون با نام «نماد گمشده»(The Lost Symbole) حدود یک ماه پیش منتشر شد و عنوانِ پرفروشترین کتابِ بزرگسالِ سال را از آن خود کرد. میشود گفت، دن براون رگِ خوابِ خوانندهها دستش آمده و یاد گرفته از چه چیزی بنویسد.
«نماد گمشده» هم مثل «راز داوینچی» یک معمای کلی دارد که باید حل شود و کنارش یک عالم نماد و رمز و راز هست که همه باید رازگشایی شوند و مثل دو سه رمان دیگر، رابرت لنگدان، استاد نمادشناسیِ دانشگاه هاروارد برای همین در داستان حضور دارد.
برای این که معماهای سربه مهر تاریخی را یکی بعد از دیگری برای خوانندهگان رمزگشایی کند.
دن براون را منتقدان از نظر سطح نگارش و ادبیات خیلی قبول ندارند و این طور گفته میشود که داستانهایش سرشار از غلطهای نگارشی و املایی هستند. اما براون در کار خودش استاد است.
از مشخصههای کلیدیِ سه اثر «راز داوینچی»، «فرشتگان و شیاطین» و «نماد گمشده» این است که نویسنده در کتاب، خواننده را با تعداد زیادی از ابنیه و آثار تاریخی و هنری و پیشنهی آنها و پدید آورندگانِ آنها آشنا میسازد.
در «راز داوینچی» از پاریس و لوور و لئوناردو داوینچی و بسیاری دیگراز هنرمندانِ فرانسه نوشت.
در «فرشتگان و شیاطین» همراه با کاراکترها به واتیکان سفر کردیم و با دهها نقاشی، مجسمه، بنای تاریخی و هنرمندان پدیدآورندهی این آثار، در آن شهر آشنا شدیم. حداقل برای من یک نفر، خواندنِ این دو کتاب مانند یک تور مجازی لذت بخش بود.
به خصوص که با در دسترس بودنِ اینترنت، میشود خیلی راحت تک به تک آثار را در اینترنت جستجو کرد و تصاویرشان را دید و تاریخچهشان را بیشتر مطالعه کرد.
در «نماد گمشده» دن براون قدری حس ناسیونالیستیاش گُل کرده و سراغ میهنِ خودش، یعنی آمریکا رفته. بخش اعظمی از ماجرای داستان در ساختمانِ کپیتول(ساختمان کنگره) اتفاق میافتد و حینِ داستان، با پیشینهی این بنا و آثار هنری و تاریخیِ داخل آن آشنا میشویم.
یک جایی از کتاب رابرت لنگدان به دانشجوهایش تصویری از ساختمان کپیتول نشان میدهد و میپرسد: «میدونید این کجاست؟»
و خب همه میدانند که کجاست.
بعد او میپرسد:«چند نفرتون تا حالا به واشینگتن رفته؟»
و فقط چند تایی دست بالا میرود.
بعد میپرسد: «چند نفر به رم و پاریس و..رفتهاند؟»
و همهی دستها بالا میرود.
و بعد لنگدان ناامیدانه از این که چقدر ساختمون کپیتول ارزش تاریخی دارد و چرا دانشجوها از ارزشهای تاریخیِ کشور خودشان غافل هستند صحبت میکنند.
حقیقت این است که من هم به عنوانِ یک خواننده اصلن خیال نمیکردم، ساختمانهایی در آمریکا باشند که ارزش تاریخی و هنری داشته باشند(نه تا این حد) که با این کتاب با آنها آشنا شدم.
اگرچه شاید به نظر کار عبث و کسالت باری بیاید، ولی قصد دارم طی چندین پست، چند تایی از چیزهای مهمی که در این کتاب معرفی شدند را اینجا معرفی کنم.
محضِ به اشتراک گذاشتنِ چیزهایی که خودم ازشان لذت بردم.
1-Noetic Science
اولینشان علمی به نام Noetic Science که اصلن نمیدانستم وجود خارجی دارد.
نوتیک ساینس به بررسیِ علمیِ ذهنِ انسان و تاثیر ذهن روی ماده میپردازد. همان چیزی که یوگیها و پیروانِ مکاتب رازآلود هزاران سال است که ادعا میکنند از آن باخبر هستند، اما هرگز اثبات علمی برایش وجود نداشته.
هنوز هم اثباتِ صد در صد وجود ندارد، اما Noetic ساینس یک قدمِ ابتدایی است و کارهایی که تا به حال انجام شده حداقل این قدری را ثابت کردهاند که «تواناییهای ذهنِ آدمی بسیار فراتر از چیزی است که خود گمان میکند.»
عبارت Noetic از کلمهی یونانیِ Nous به معنای «بصیرت درون» یا «ادراک شهودی» مشتق شده و اگر عبارت «علوم ذهنی» این قدر بارمنفی نداشت، شاید ترجمهی مناسبی میبود.
در جایی ا زکتاب کاترین سالمون یکی از شخصیتهای کتاب که دانشمند پیشرو در زمینهی علوم نوتیک است، سعی میکند مفاهیمِ این دانش را به طور اختصار برای رابرت لنگدان شرح داد. لنگدان پس از شنیدنِ توضیح او میگوید:
«به نظر مثل جادوست.»
و میرسیم به همان قانون معروف آرتور سی کلارک که: «هر فنآوری که به حد قابل قبولی از پیشرفت رسیده باشد، از جادو غیر قابل تشخیص است»
به این دو وب سایت سر بزنید:
و
آدمهای درگیر این پروژه همهگی دانشمندانِ معتبر و معروف در زمینهی کاریِ خودشان هستند و هیچ دروغ دلنگی توی کار این پروژه نیست. در سایت اول می توانید تعدادی از آزمایشات و تجاربِ انجام شده را که همگی در محیط آزمایشگاه و با استفاده از ابزارهای علمی بودهاند، مطالعه کنید.
و این هم یک معرفیِ official از این کتاب.
اوکی مرسی، پس علت کنکاشت در ساختمان های آمریکا معلوم شد. من یه مدته به شدت معماری آمریکا، هنر آمریکا، اسطورهای شهریش و خیلی چیزای دیگه اش علاقه مند شدم. و نتیجه خلاصه ای که گرفتم، آمریکا دویست سال بیشتر تاریخ ندارد ولی به اندازه همه تاریخ تجربه دارد.
با عرض معذرت منظور از کپیتول کاخ سفید نیست بلکه کاخ کنگره آمریکاست
ممنون ...جالب بود...البته هنوز " نماد گمشده " رو نخوندم...اما تمامی کتابهای دن براون رو خوندم.... ظاهراً در کتاب فعلی به سراغ فراماسونری و جرج واشنگتن رفته...البته انتظار داشتم با توجه به حضور کاراکتر رابرت لنگدون در این کتاب باز هم سراغ تم مذهبی رفته باشه اما مثل اینکه این بار این کار رو نکرده :(